سریال مگه تموم عمر چندتا بهاره؟ جهان خاصی که سروش صحت ساخته است را ببینیم یا نبینیم؟
تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۰۶۹۰۴
مگه تموم عمر چندتا بهاره؟ سریال جدید سروش صحت است که در ادامه فضا و جهان خاص او در سریالهایی، چون ساختمان پزشکان، پژمان و لیسانسهها (۳ فصل) است. حتی میتوان در این دسته بندی تنها فیلم سینمایی با کارگردانی صحت یعنی «جهان با من برقص» را هم قرار داد.
جالب است که سروش صحت برنامه کتاب باز یکی از پربییندهترین برنامههای فرهنگی و هنری تلویزیون را اجرا میکرد که به یکباره تعطیل شد، ولی اصلا خم به ابرو نیاورد و با این سریال جدید در شبکه نمایش خانگی به میدان برگشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همین ابتدا اشاره کنم که، چون تا به امروز (شنبه ۱۱ شهریور ۴۰۲) ده قسمت از این سریال پخش شده است سعی بر این است که از لو رفتن داستان و یا اشاره به اتفاقات کلیدی پرهیز کنیم و این نوشتار بیشتر یک یادداشت برای شرح نکات جالب توجه سریال جدید سروش صحت است است تا نقد یا تحلیل و بررسی آن.
خانواده ربانی پدربزرگ، عمو جلال (پدر شاهین و شهرام) و عمو (نیما و آزیتا) محور ماجراهای سریال هستند و اتفاقاتی که هر کدام از این افراد در زندگی با آن درگیرند. هر کدام از این شخصیتها ویژگیهای خاص خود را دارند و بنابر شغل و موقعیت اجتماعی آنها اتفاقات جالب توجهی رقم میخورد.
این نکته بسیار مهم است که سریال مگه تموم عمر چندتا بهاره؟ فضا و حال و هوای خاص خود را دارد و اتفاقا شاید برای بیننده آن چند قسمت ابتدایی (نهایتا ۲ یا ۳ قسمت) تا حدودی نامانوس و یا غیر جذاب باشد، اما برای تماشاگر پیگیری که با آن همراه شود، بعد از چند قسمت در جهانی به روی او باز میشود که کاملا یک فضای جدید و مفرح است.
فیلمنامه سریال مگه تموم عمر چندتا بهاره؟ از یک قاعده کلی جریان آزاد سیال ذهن به خوبی بهره میبرد که توانسته با یک نخ نامرئی مجموعه زیادی موقعیتهای جذاب و بامزه و البته بی ربط را به هم وصل کند که واقعا شاید بتوان به جرات گفت فقط کار سروش صحت و همکار فیلمنامه نویسش ایمان صفایی است.
یک نکته دیگری که چشمگیر است ترکیب بازیگران سریال است که جدای از چند بازیگر فعال و شناخته شده، چند بازیگر جوان هم که بیشتر سابقه تئاتری دارند در این مجموعه وجود دارند که اتفاقا بسیار هم خوب از عهده نقشهایشان بر آمده اند.
از علی مصفا (شاهین ربانی)، کاظم سیاحی (شهرام ربانی)، قدرت الله ایزدی یا آقا رشید (عمو جلال ربانی)، بیژن بنفشه خواه (مِی تریکس)، محمد نادری (رسولی)، آناهیتا افشار (گلی، نامزد نیما) و اردشیر کاظمی (پدربزرگ) گرفته تا مجید یوسفی (نیما ربانی)، گیلدا ویشکی (آزیتا ربانی) و ... ترکیب بازیگران متنوع و متناسب با نقشهایشان است و دنیایی را به وجود آوردهاند که هر کدام به تنهایی جهانی خاص خود را دارند.
برای مثال شاهین نقاشی از خودراضی است که در یک تصادف باعث مرگ عمویش شده (پدر نیما و آزیتا)، شهرام موزیسینی است که با ماشینش مسافر جابجا میکند، نیما دوبلوری است که در یک شرکت تبلیغاتی کار میکند که با گلی قرار است ازدواج کند، ولی اخراج شده و ... آزیتا با دوستش کافی شاپ سیار دارد و شطرنج بازی میکند، ولی همیشه در مقابل حریفش شکست میخورد و ... عمو جلال عتیقه فروشی است که داستان یک رفاقت و عشق و عاشقی در جوانی تا به امروز در دلش مانده است و ...
مگه تموم عمر چندتا بهاره؟ پر از شخصیتهای فرعی جذاب و پرداخته شده است مانند کاظم همکار نیما و همسرش، دوست پدربزرگ که همیشه در خانه آنهاست، مرجان دوست گلی، دکتر دوست عمو جلال و ...
یکی از نکات جالب دیگر سریال استفاده از شخصیتهای شناخته شده مجموعههای قبلی ساخته سروش صحت مانند پژمان، ساختمان پزشکان، لیسانسهها و ... در هر قسمت به عنوان بازیگر مهمان است. در یک سکانس یکی از آن شخصیتها را به بهانهای وارد داستان کرده و در پایان سکانس هم با ذکر اسم واقعی خود از آنها برای این حضور تشکر میکنند!
جدای از فیلمنامه در بخش تصویر (فیلمبرداری، نورپردازی، طراحی صحنه، گریم و ...) و صدا (دیالوگها، موسیقی متن و صحنه، صدای محیط و ...) تدوین و ... هم انصافا در حد استاندارد و قابل قبولی است.
حضور موسیقی در سریال هم باز نوآوریهای خود را دارد، جدای از موسیقی متن، بهزاد عمرانی (خواننده گروه بمرانی) با یک گروه موسیقی که در واقع هم گروهیهای شاهین ربانی هستند در زمانهای حساس و یا احساسی در صحنه حضور دارند و موسیقی زنده اجرا میکنند و یا در قسمتهایی از موسیقی موسوم به کوچه بازاری استفاده شده است که اتفاقا بسیار در جای خود خوش نشسته است. (برای پرهیز از لو رفتن بیشتر اشاره نکردم).
در کل سریال مگه تموم عمر چندتا بهاره؟ یک تجربه دیداری شنیداری جدید است که در فضای سینما، تلویزیون و نمایش خانگی ایران ارزشمند است، طنز آن بر اساس موقعیت و فضایی است که ساخته است و حد خود را میداند، به هر قیمتی حاضر به خنداندن نیست. برای مخاطبی که علاقمند به چنین فضای باشد بسیار خوشایند است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: مگه تموم عمر چندتا بهاره قیمت طلا و ارز قیمت موبایل سریال مگه تموم عمر چندتا بهاره شخصیت ها سروش صحت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۰۶۹۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا کشوری مثل مصر سریال «حشاشین» را ساخت؟
نشست نقد و بررسی سریال حشاسین با حضور حجتالاسلام مهدی فرمانیان استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، حجتالاسلام سید علی بطحایی مدیر کل پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب، فرقهشناس و پژوهشگر جریانهای اسلامی و مهدی علمی دانشور استادیار ادیان شرق دانشکده ادیان و مذاهب برگزار شد.
بطحایی بحث خود را با موضوع جریانهای فکری مصر آغاز کرد و گفت: سریال حشاشین نسل جدید را درگیر کرده است. نسل جدید بر خلاف ممانعتها این سریال را دیدند. نظر کلی بنده از سریال همان ضرب المثل معروف است که گفت «بعضیها کج گفتند، اما رج گفتند.» کج گفتنش با آقای دکتر فرمانیان و دانشور است و رج گفتنش با من. رج گفته یعنی برنامه و هدف دارد و کار او روی حساب است. روی جریانهای فکری، این سریال را ارائه داده است. این سریال را در قد و قواره سریال تاریخی نبینیم بلکه این فیلم، یک نبرد جریانی است که صحنۀ آیندۀ جهان اسلام را تشکیل میدهد. نبرد جریانهای فکری در این اتفاق رخ میدهد. به چه معنا؟ جریان شناسی جهان اسلام حوزه مغفولی است. آینده پژوهیِ آن، مغفولتر است و از همه مغفول تر، نبرد بین جریانهاست که صحنه آینده جهان اسلام را شکل میدهد. در مصر و تونس و مغرب و ترکیه همین گونه است. تلاقی جریانها صحنه آینده جهان اسلام را میسنجد.
وی افزود: اسلام سنتی خیلی در تلاقی با جریانات وارد نمیشود و حاشیه امنی برای خود دارد. روشنفکری هم بدنهی مردمی ندارد و حضور اجتماعی هم نمیتواند داشته باشد؛ منتها سه جریانِ اسلام سلفی با قرائت جامعی که دارد و نیز اسلام سیاسی و اسلام سکولار صحنهی آینده جهان اسلام را میسازند که باید در حوزه آیندهپژوهی به آن توجه کنیم تا به مشکلی برنخوریم.
سریال حشاشین به نزاریان شام ارتباط داردبطحایی گفت: باید به نکتهای توجه شود؛ اگر توجه نکنیم، بقیه تحلیلها فایده نخواهد داشت. چون بعضی میگفتند این سریال آمده تا ولایت فقیه یا مهدویت را بزند، اما سرحلقه این سریال این است که چرا مصر این دغدغه را داشت؟ چون نزاریان ارتباطی به مصر ندارد. نزار پس از اینکه از خلیفه نهم عزل میشود، مدت کوتاهی به اسکندریه مصر میرود و مدتی در آنجا میماند. برای اینکه نشان دهد من حکومت دارم، سکهای ضرب میکند که ظاهراً در موزه آقاخان تورنتو نگهداری میشود. مدت کوتاهی حکومت میکند و بعد لشکری میآید و او را میکشند؛ بنابراین این سریال به مصر مربوط نیست به لوئانته یا نزاریان شام ارتباط دارد و عمدۀ آن به ایران مرتبط است. مصر به خاطر مصرف داخلی و مخالفت با اسلام سیاسی و آمادگی جهان اسلام به این سریال پرداخت. بعید هم نیست در آینده به دیگر جریانها و فرقهها بپردازند و ما با اسلام سیاسیهراسی مواجه شویم. پنج قسمت اولش است که به اسلام سیاسی برخورده است.
مصر لیدر جریان فکری جهان اسلام استوی با طرح این سؤال که در مصر چه اتفاقاتی افتاد، گفت: باید موجهای تاریخی مصر را یک مرور کنیم و بعد ببینیم اسلام سنتی و سایر جریانهای فکری چه واکنشی نسبت به این موجها داشتند. از ۲۲۶ سال قبل در ۱۲۱۳ قمری یا ۱۷۹۸ میلادی که ناپلئون حمله میکند و میگویند توپهای ناپلئون مسلمانان را بیدار کرد، تقریباً ۶ موج مصر را فرا گرفت. مصر با بقیه کشورهای عربی تفاوت دارد. کشورهای عربی پول دارند، اما مصر پول ندارد.
بحطایی ادامه داد: کتابی با نام «مصر از زاویهای دیگر» از خانم جمیله کدیور منتشر شده است. سفرنامه ۳۰۰ صفحهای جریانات فکری را در آن بازه زمانی خوب ریشهکاوی کرده است. مصر مهم است. شناخت مصر مهم است. این سرزمین، لیدر جریان فکری جهان اسلام است. از ۲۲۶ سال قبل تا الان جریان اول که تاکنون ادامه دارد، محمدعلی پاشا و طهطاوی بود. کتابی با عنوان «تخلیص الابریز فی تلخیص باریز» نوشته شد. یعنی پاکسازیِ آب را بیاور تا چهره مشعشع پاریس را نشان دهیم. در این کتاب اولین واکنشهایی که اسلام نسبت به مدرنیته و حمله ناپلئون دارد و علت عقب ماندگی اسلام را خوب تحلیل کرده است. اینها نسل اول هستند که با سختافزارهای غرب مواجه میشوند که چرا غرب از جهتهای مختلف جلوتر از ما است. این جریان شکست میخورد.
این پژوهشگر فرقهها گفت: نسل دوم امثال سید جمال است که بیداری اسلامی را مشخص میکند و عبدُه که اسلام انقلابی و بیداری را مطرح میکنند. نسل سوم، با جنگ جهانی اول مواجه میشود که سعد زغلول است. در این دوران بریتانیا جدا میشود.
روح فرهنگیِ حاکم بر مصر را تفکرات سکولار شکل میدهدوی با اشاره به اینکه از کنار نسل چهارم و پنجم سه جریان شکل میگیرد، افزود: یکی پان عربیسم است به سردمداری جمال عبدالناصر. او ناسیولانیست دیکتهای و دیکتاتوری است. دوم، حسن البناء است که در همین دوران، شکلگیری اسرائیل را شاهدیم. پانعربیسم در مصر خودش را خوب نشان میدهد. در کنارش طه حسین است که نباید آن را متعلق به گذشته بدانیم. دقیقترین بستهای که درباره سکولاریزم و لیبرالیسم در مصر ارائه میشود، متعلق به اوست. در کتابهای «فی الأدب الجاهلی»، «فی التاریخ الجاهلی» و «مستقبل الثقافة فی مصر» اندیشه خود را میگوید. تکلیف خودش را مدرنیته مشخص میکند. به جهان اسلام نسخه میدهد که چه قسمتهایی از فرهنگ غرب را بگیریم. وزیر امروزین مصر میگوید روح فرهنگیِ حاکم بر مصر، طه حسین است.
بطحایی گفت: الان در مصر دوئلی بین اسلام سیاسی و اسلام سکولار است. تقریباً اسلام سنتی جمع شده است. تنها یکی از مشاوران احمد الطیب گفته بود سریال حشاشین به فرقهگرایی منتج میشود. اسلام سنتی در مصر اسلام کاملاً کنترل شده است. در هر صورت الأزهر واکنش مطلوبی ندارد. اما میداندار در تمام این صحنهها، خالد منتصر و عکاشه است. اینها افراد تأثیرگذاری هستند. پزشک خالد در خیلی از حوزهها وارد شده و سکولاریزم است. او دو سفر به آلمان و هلند میرود. میگوید واکنشها را نسبت به حشاشین میدانم. با مسلمانان هلند که صحبت کردم، از لحاظ لهجه انتقاد کردند،، اما از نظر جریانی میگویند، به نظر ما بهترین فیلمی است که توانسته اسلام سیاسی و تکفیریها را منکوب کند.
وی با تصریح بر اینکه خوراک این فیلم کاملاً جریانشناسانه است و تاریخی نبینیم، در بیان راهکار گفت:، اما چکار کنیم؟ به ذهنم میآید اسلام سنتی و مراجع تقلید باید سکوت کنند، همچنان که خود اسماعیلیها سکوت کردند. صحبت درباره نزاریان باید متولی داشته باشد. ایران جزو تاریخش است، اما درباره حشاشین که مقداری مسئله دارد، نمیتواند صحبت کند. باید امثال آقاخان صحبت کنند. ما انتظار داریم وارد صحنه شود. البته آقای داریوش محمدپور از مؤسسه اسماعیلیه واکنشی داشت.
منبع: تسنیم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی